مکتب های هنری با بیانی ساده (۱)
جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۸ ب.ظ
من خودم خیلی دوست داشتم که یه دید کلی از مکتب های هنری داشته باشم. یه کتاب دیروز دیدم به اسم "سبک ها و مکتب های هنری" گفتم بیاییم با هم با زبان ساده با برخی از اونا آشنا بشیم. جدا سازی مکتب ها با هم شاید کار درستی نباشه و آدم رو بدتر گیج کنه. رسالت این پست هم فقط آشنایی کلی و بصری با نمونه هایی از این سبک هاست. سعی کردم با خلاصه بودن مطلب و آوردن عکس ها از خستگی آور بودن مطلب کم کنم ;)
تجلی احساسات درونی
کنارگذاری سنت های طبیعت گرایی و تاکید بیشتر بر اعوجاج و اغراق در شکل و رنگ جهت بیان فوری احساسات هنرمند
تاکید بر احساسات هنرمند اولی تر از نظاره بیرونی (فکر کنم یعنی رئال بودن خیلی مهم نیست)
امپرسیونیسم:
ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت
دل مشغولی هنرمند امپرسیونیستی بیان و انتقال دریافت آنی و مستقیمی بود که از لحظه ی یگانه ی انگیزش احساساتشان حاصل میشد
باروک:
این سبک برای من جزو زیباترین و جذاب ترین سبک هایی که تاحالا دیدم بود. واقعا عظمت و زیبایی خاصی داره. همواره زیبایی و عظمت مجسمه سازی و نقاشی ها و معماری کلیساهای دوره رنسانس رو میدیدم ولی اسم این سبک رو نمیدونستم. فک کنم برای شما هم جذاب باشه:
آزادی در طراحی، شمار زیاد شکلها و درآمیختگی، اغراق و تجمل
مهم ترین دلیل ایجاد آن استفاده از هنر برای تبلیغ دین مسیحیت بود
نقاشی باروک:
اساس نقاشی باروک، تصویر پیرامون مذهب و رخدادهای مذهبی بوده است با ترکیبها و رنگهای تازه. نقاشان این سبک، تلاش میکردند تا با اغراق در تزیین و آرایش صحنههای مذهبی، هیجان و احساسات مذهبی را در بیننده، بیدار کنند.
معماری باروک:
مهمترین خصوصیت معماری باروک، ساختن فضاهای منحنی و استفادهٔ فراوان از تزیینات معماری بود. هنرمندان با اینکار، به بناها، شکوه و عظمت خاصی میبخشیدند.
مجسمه سازی باروک:
یکی از دلایل پیدایش پیکرهسازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیکگرایی بوده است. پیکرهسازی هم در نشان دادن معجزات دین مسیحیت کمال مییابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجابانگیزی است. استفاده از عناصر تزیینی و نمایان کردن هرچه بیشتر فوارهها و آب نماها در معماری باروک بسیار متداول بودهاست. بعدها اینگونه برخورد با آب و استفاده نمادین از مجسمه سازی در شهرسازی و میادین باروک نیز مرسوم شدهاست. پیکرهسازان عصر باروک، بیشترین تلاش خود را به کار میبستند تا حرکت را در آثار خود بیافرینند.
تو ایران هم (احتمالا) نقاشی های کلیسای وانک در اصفهان و مجسمه میدان فردوسی در تهران جزو نمونه های سبک باروک هستند
امیدوارم مفید بوده باشه. اگه خدا بخواد و فرصت بشه هر بار حدود سه یا چهار مکتب رو به همین صورت بررسی میکنیم تا اندوخته هامون بیشتر بشه
- ۹۱/۱۲/۲۵